'هانیبال' همه چیز را که در مورد روابط مردانه می دانیم برانداز می کند

'هانیبال' همه چیز را که در مورد روابط مردانه می دانیم برانداز می کند

'آیا هانیبال عاشق من است؟'


optad_b

این س ،ال ، که نیمه تمام توسط ویل گراهام ابراز شد ، در صحنه آغازین شنبه رخ می دهد هانیبال ، آخرین قسمت قبل از فینال سریال این هفته .

سوال و پاسخ آن ، 'بله ، اما آیا شما برای او نیز درد دارید؟' دروازه سیل را به دلیل حدس و گمان هواداران مبنی بر اینکه نمایش بعد از این همه مدت به آنجا خواهد رفت باز کرده است.



اما 'آنجا' کجاست؟ چرا بعد از سه فصل ، هنوز این همه بحث در مورد رابطه واقعی هانیبال و ویل وجود دارد؟

آمازون نخست

هانیبال در طول سه فصل خاموش شدن پیش از موعد خود به طور مداوم مرزها را تحت فشار قرار داده است. اما یکی از جالب ترین براندازی های آن ، زبانی است که ممکن است در مورد آن صحبت کنیم. این براندازی هانیگرام است - نام کشتی عادی اشاره به رابطه بسیار پرشور اما تاکنون غیر جنسی بین هانیبال و ویل گراهام ، پروفایلر FBI.



قبل از فصل 3 ، برایان فولر ، خالق اغلب درباره زیرنویس آشکار همجنسگرایانه نمایش صحبت می کرد. وی خاطر نشان كرد: 'این عملاً در چند قسمت متن است.' مصاحبه سال 2014 با بک لوت در این باره ، 'فقط به این دلیل که ما واقعاً می خواهیم صمیمیت این دو مرد را به روشی غیرمنتظره و بدون رابطه جنسی آنها کشف کنیم ... این جنسی نیست ، اما فراتر از جنسیت است. این یک صمیمیت محض است و به روشی غیر فیزیکی است. ”

در مصاحبه های دیگر قبل و در طول فصل 2 ، وی بازی موش و موش و گربه و هانیبال را چنین توصیف کرد ' یک اغوا ، 'و اظهار داشت ، 'فکر می کنم هانیبال لکتر و ویل گراهام در قلب خود عاشقانه ای دگرجنسگرایانه دارند.'

وبلاگ Tumblr

برخی از طرفداران که این موضوع را انتخاب کردند نمایش را متهم کرد به جای تعمیق زیرشاخه آن ، منجر به تجزیه و تحلیل دقیق می شود خرابی ها از تفاوت بین این دو. در روایتی که از کرویت ، رنگ و بوی جنسی دگرباشانه به طور مداوم ، صریحاً در کانون ، مورد تحسین قرار می گیرد ، اما بارها و بارها با پرهیز از 'بدون هومو' نفی می شود. تأثیر این است که به طور همزمان از طرفداران کوئیر محاکمه شود در حالی که طرفداران ناهمسان را جابجا می کند - به جای تعمیق آن ، از آنچه بین خطوط است بهره برداری کنید.

جهان از هانیبال از طرف دیگر ، تقریباً صریحاً غیر هترومنوراتیو است. همه روابط دگرجنسگرایانه در نمایش از یک جهت یا 'ناموفق' بوده اند. تنها رابطه مستقیم و واقعی این نمایش یک رابطه بدون فرزند است که در آن یک شریک زندگی در حال مرگ است. سایر روابط مستقیم جنسی یک طرفه ، اجباری ، منعقد شده از طریق استراتژیک ، غیر توافق ، محاربه ، محکوم به شکست یا عمیقا ناکارآمد است. از سوی دیگر ، تنها رابطه عجیب و غریب نمایش تا کنون نیز کاملاً موفق ترین رابطه آن است: یک زوج لزبین خوشبخت که خانواده تشکیل می دهند.



در این زمینه ، فصل 3 آشکارا سطح ارتباط بین هانیبال و ویل را تحت فشار قرار داده و بررسی کرده است.

عمیق صمیمیت بین هانیبال و ویل چنان پایدار در حال پیشرفت است که تاکنون هر شخصیتی در نمایش از نظر متنی آن را به عنوان یک واقعیت تصدیق کرده است. روانپزشک هانیبال ، بدلیا ، صریح ترین قهرمان آن بوده است ، از نو و از نو به هر دوی آنها که آنچه آنها نسبت به یکدیگر احساس می کنند 'عشق' است ، که آنها یک رابطه 'پرشور' دارند ، ویل 'عروس هانیبال' است ، که هانیبال ویل است ' شعله کهنه ، 'و به نظر نمی رسد که ویل کاملاً عمیقاً درک کند' صمیمی 'رابطه او با هانیبال است. این یادآوری های مداوم در طول فصل 2 و 3 به طول انجامیده است ، و در قسمت شنبه به اوج خود رسید ، و در نهایت ویل کلماتی را بیان کرد که رابطه را بر سر سریال نشان می داد:

[متغیر محل برای http://color-division.tumblr.com/post/127225626869/it-took-him-3-season-to-und- درک- و- تعبیه]

(با عرض پوزش ، این جاسازی پیدا نشد.)

هانیبال خودش قبلاً بارها احساسات خود را نسبت به ویل به عنوان 'عشق' ابراز کرده است ، گرچه این عشق یک ویژگی حسودانه ، پیچ خورده ، مالکانه و وسواس گونه است که برای ویل هزینه تمام شده است همه چیز خوب است در زندگی او (و تقریباً برای مغزی هزینه ای را برای او در بر داشت). اگر هانیگرام بیش از آنکه به شدت به او اشاره شود ، به طور آشکار جنسی شود ، این امر باعث می شود آدم خوار هانیبال لکتر ، یکی از معروف ترین شرور تاریخ فرهنگ پاپ ، به یک شرور همجنسگرا تبدیل شود.

چنین پیچشی را می توان به عنوان بخشی از یک دیرینه خواند گروه همجنسگرا که رابطه جنسی بی نظیر را با رفتار شیطانی یا جنایت آمیز همراه می کند. بنابراین با توجه به اینکه چقدر رابطه می تواند در خط داستانی نمایش آسیب ببیند و خطرناک باشد ، و استقبال بالقوه آن به عنوان همجنسگرا خارج از آن ، چرا طرفداران اینقدر هیجان زده شده اند؟

البته دلیل واضح این است که به عنوان روابط اصلی نمایش ، ماجرا حول عمق عمیق و در نتیجه آرزوی بسیار دور آنها نسبت به یکدیگر می چرخد. برای طرفداران این نمایش سخت است که نخواهند این مسئله را حل کنند ، حتی اگر نتیجه آن بد باشد (یا با خوردن شخصی).

یک دلیل کمتر واضح ، اما هنوز هم مهم ، این است که نمایندگی عجیب و غریب در هالیوود هنوز بسیار کم است. در سال 2014 ، GLAAD دریافت که فقط 17.5 درصد از فیلم های بزرگ استودیویی شامل نمایشی گسترده از شخصیت های کوییر یا جنسیت است. برای تلویزیون ، این تعداد بود به شدت پایین تر : فقط 4 درصد از کل سریال های تلویزیونی در تلویزیون های پرایم تایم در سال 2014 GLBTQ بودند.

در این زمینه ، نمایش هایی مانند هانیبال به راحتی سیاسی می شوند فشار بر روی چنین نمایش هایی برای انتقال از زیر متن به نمایش نهایی کوئر بسیار زیاد است ، زیرا آنها از قبل برای خواندن مترقی باز هستند - حتی اگر 'نمایندگی کوئر' در متن خاص ناقص باشد. شاید حتی مهمتر ، این فشار سیاسی-اجتماعی به تفسیرهایی از خود زیر متن منتقل می شود. هوادارانی که از نظر تاریخی در رسانه ها کمتر مورد بازنمایی یا نمایندگی منفی قرار گرفته اند ، ناگزیر به دنبال یافتن انعکاس از خود در رسانه هایی هستند که مصرف می کنند ، به ویژه اگر این رسانه قبلاً شامل شود ، مانند هانیبال .

به دلیل این ترکیب ناخوشایند نمایندگی کم توجه و ناامیدی و فشار متعاقب طرفداران طرفدارانی که از روایت های سنگین متن استفاده می کنند ، خواندن پویایی مانند هانیگرام بدون افتادن در تعابیر دودویی سخت ، دشوار می شود: هر دو شخصیت لب ها را روی صفحه قفل می کنند ، به گونه ای جنسی می شوند که بدون تردید جایی برای تفسیر باقی نمی گذارد ، یا این رابطه یک رابطه افلاطونی بین افراد مستقیمی است که علاقه همجنس گرایانه آنها 'زیر متن' است. در جهانی که ناهمگونی و گسترش روابط مستقیم 'پیش فرض' در رسانه ها است ، درنهایت زیرنویس فقط به پاک کردن شخصیت های کوئر می پردازد - درست تا زمانی که دیگر این کار انجام نشود.

وبلاگ Tumblr

این سختی منجر به ناامیدی هواداران شده است. در مرحله نهایی ، طرفداران بوده اند نگران در مورد صف کشیدن در حالی که نگران هستید که مبادا رابطه اینگونه تعبیر شود ناسالم . سال گذشته ، در بحث از اینکه آیا هانیگرام یک کشتی کوئیر بود ، redditor gnarlwall اشاره شد که روند سرزنش کردن اسلش - حمل و نقل روابط عجیب و غریب مربوط به مردان - تحت الشعاع خود زمینه نمایش بود.

'حمل و نقل ، به ویژه جفت شدن اسلش ، از ریشه استفاده کرده است. مدتهاست که مردم در حال خواندن زیرمجموعه homoerotic به عنوان چیزهایی هستند که وقتی چیزی عمداً تحریک کننده باشد ، ممکن است این صمیمیت را به معنای جنسی بودن از دست ندهند. '

آیا جای تفسیر جدیدی از روابط مانند هانیگرام وجود دارد؟ از همه مهمتر ، آیا می توانیم روایت های ظریف مانند این را بخوانیم هانیبال بدون تزریق استانداردهای ناهماهنگ به آنها که به نظر می رسد ما اساساً باید یک طرف را انتخاب کنیم؟

اگر احتمال خواندن کوئیر با ظرافت بیشتر را بپذیریم هانیبال ، سپس ما می توانیم فضای دیگری برای خواندن ، مانند غیرجنسی ، جنسیت یا سایر اشکال عشق ، چه عاشقانه ، افلاطونی ، جنسی یا چیزی در این بین .

به نظر می رسد بسیاری از طرفداران با وجود کمبود علاقه جنسی که نسبت به یکدیگر ابراز داشته اند ، برای دیدن این راه حل خاص مشکلی ندارند. طرفداری به نام یاسمن به دیلی دات گفت: 'هانیگرام را می توان به طور غیرقابل انکاری به عنوان یک رابطه عجیب و غریب در نظر گرفت.' یاس ، که نظرات GIF را برای نمایش در Tumblr خود به اشتراک می گذارد ، دخترانofthanos ، اشاره کرد که هویت کویر با نمایش آشکار جنسیت گره نمی خورد.

تعاملات جنسی حکم نمی کند که آیا دو نفر درگیر شوند. ماهیت این نمایش بر اساس پیچیدگی های پیوندها اعم از جنسی ، عاشقانه یا غیر آن شکل گرفته است. اصرارها و وسواس های هانیبال نسبت به ویل واضح است که تمایل عمیق را نشان می دهد و بسیاری از بینندگان آن را به عنوان خونخواهی یا علاقه به خشونت برچسب می زنند.

هر دوی این توصیف کنندگان به نوعی اشتیاق ، حتی ولع مصرف اشاره می کنند و از آنجا که هانیبال و ویل هر دو مرد هستند ، این یک رابطه عجیب و غریب است زیرا بسیاری از اقدامات آنها نشان می دهد که آنها بر اساس این احساسات عمل می کنند. گفتگوی بدلیا و ویل در آخرین اپیزود مبنایی کافی برای اثبات هانیگرام به عنوان یک قانون حتی متعارف است. این 'خدمات طرفداران' نبود ، بلکه یک کاوش و توضیح دقیق در مورد عمیق ترین و قابل توجه ترین زوج نمایش بود.

کاربر Tumblr genufa ، که بیشتر وبلاگ خود را به تفسیر نمایش اختصاص می دهد ، یک قدم جلوتر رفت و به ما یادآوری کرد که روابط مستقیم مانند عاشقانه اصلی در بقایای روز مجاز به غیرجنسی بودن هستند در حالی که هنوز به عنوان متن خوانده می شوند. 'یک عاشقانه داستانی هرگز برای اینکه متن باشد ، باید کاملاً جنسی باشد. '

هیچ کس آن را انکار نمی کند بقایای روز یک عاشقانه اجباری است به این دلیل که شخصیت های اصلی نسبت به یکدیگر احساساتی دارند ، حتی اگر تحقق نیافته باشند ، به سختی صدا می شوند و هرگز فیزیکی نیستند. و اینکه این عاشقانه هسته عاطفی داستان است. شما قرار است بین خطوط فیلمنامه و بازی های خوب بازیگران را بخوانید.

در مورد هم همینطور است هانیبال . در حقیقت ، ابهام در روابط آنها به همان اندازه که ممکن است نویسنده های بازیگر نقش کلاه باشند ، خصوصیات متنی است: مهمتر از همه ، عجیب و غریب ارتباط. هانیبال و ویل هر دو سابقه طولانی در انزوای عاطفی دارند ، به سختی احساسات پیچیده خود را نسبت به دیگری درک می کنند و درگیر یک بازی قدرت با جمع صفر هستند.

وی می افزاید که همانطور که از ویل سه فصل طول کشید تا آنچه را که فکر می کند هانیبال نسبت به او احساس می کند بیان کند ، این نمایش نیز سه فصل طول کشیده است تا روابط آنها تا جایی که بحث درمورد جنسیت انجام می شود تکامل یابد. 'من استدلال می کنم که در بیشتر دو فصل اول ، حتی نوشتن یکی از این شخصیت ها که برای جنسی دیگر یک اقدام جنسی ایجاد می کند ، بدون رضایت آگاهانه و سو abuse استفاده از قدرت نهادی امکان پذیر نیست. و این واقعیت را کنار می گذارد که آنها اغلب از نظر جسمی جدا شده اند! '

اما اگر این نمایش زمان شیرین خود را به اینجا رسانده است ، پس شنبه شب ، وقتی پایانی سریال می رسد ، همه شرط بندی ها خاتمه می یابد.

و همراه با تعجب اینکه چه کسی آن را زنده خواهد کرد ، طرفداران تقریباً مطمئناً منتظر حل رمز و راز یک رابطه عاشقانه خواهند بود: راه حلی که می تواند به طور بالقوه راه را برای نمایش معنادارتر عشق در رسانه ها - حتی از نوع نیش زدن

عکس از طریق وبلاگ Tumblr